نيا نيا گل نرگس جهان كه جاي تو نيست
دو صد ترانه به لبها يكي براي تو نيست
نيا نيا گل نرگس تو را به خاك بقيع
كه شهر ما نه مُهياي گامهاي تو نيست
نيا نيا گل نرگس كه چون علي تنها
به فجر صبح ظهورت كسي كنار تو نيست
نيا نيا گل نرگس به مجلس ندبه
كه ندبه ، ندبه خرقه است و پايگاه تو نيست
نيا نيا گل نرگس دعاي عهد كجاست؟
نه اين نماز جماعت به اقتداي تو نيست
نيا نيا گل نرگس به جان تشنه عشق
دعا دعاي ظهور است ولي براي تو نيست
نيا نيا گل نرگس سقيفه ها برپاست
رداي سبز خلافت ولي براي تو نيست
نيا نيا گل نرگس به مادرت زهرا
كسي براي شهادت به كربلاي تو نيست
نيا نيا گل نرگس نيا به دعوت ما
هزار نامه كوفي يكي براي تو نيست
نيا نيا گل نرگس فدا شوي مولا
براي عصر عجيبي كه خواستار تو نيست
السلام عليك يا مظلوم يا حجه ابن الحسن العسكري
لعل سيراب به خون تشنه لب يار من است
وز پي ديدن او دادن جان كار من است
شرم از آن چشم سيه بادش و مژگان دراز
هر كه دل بردن او ديد و در انكار من است
ساروان رخت به دروازه مبر كان سر كو
شاهراهيست كه منزلگه دلدار من است
بنده طالع خويشم كه در اين قحط وفا
عشق آن لولي سرمست خريدار من است
طبله عطر گل و زلف عبيرافشانش
فيض يك شمه ز بوي خوش عطار من است
باغبان همچو نسيمم ز در خويش مران
كآب گلزار تو از اشك چو گلنار من است
شربت قند و گلاب از لب يارم فرمود
نرگس او كه طبيب دل بيمار من است
آن كه در طرز غزل نكته به حافظ آموخت
يار شيرين سخن نادره گفتار من است
ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است
خم گو سر خود گير كه خمخانه خراب است
گر خمر بهشت است بريزيد كه بي دوست
هر شربت عذبم كه دهي عين عذاب است
افسوس كه شد دلبر و در ديده گريان
تحرير خيال خط او نقش بر آب است
بيدار شو اي ديده كه ايمن نتوان بود
زين سيل دمادم كه در اين منزل خواب است
معشوق عيان ميگذرد بر تو وليكن
اغيار هميبيند از آن بسته نقاب است
گل بر رخ رنگين تو تا لطف عرق ديد
در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است
سبز است در و دشت بيا تا نگذاريم
دست از سر آبي كه جهان جمله سراب است
در كنج دماغم مطلب جاي نصيحت
كاين گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است
حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز
بس طور عجب لازم ايام شباب است